اصول ساحَت تربیت اقتصادی و حرفهای دانشآموزان در مدرسه
- تدبیر امر معاش و زندگی اقتصادی با درک موقعیت اقتصادی خود و جامعه و تلاش برای بهبود پیوستهی آن از طریق مشارکت سازنده در فعالیتهای اقتصادی متناسب بر اساس نظام معیار اسلامی؛
- درک و فهم مسائل اقتصادی خود و جامعه -در زمینهی تاریخی، فرهنگی و اجتماعی- و رعایت الگوهای ملّی تولید، توزیع و مصرف منابع، کالاها و خدمات، با توجّه به نظام معیار اسلامی؛
- مراعات قوانین و احکام معاملات و التزام به ارزشهای اخلاقی و رعایت حق، عدالت و انصاف در روابط اقتصادی با دیگران بر اساس نظام معیار اسلامی؛
- کسب شایستگیهای لازم جهت تکوین و تعالی مداوم هویّت حرفهای وانتخاب آگاهانهی شغلی متناسب با تواناییها و علایق خود، فعالیّت در آن حرفه در جهت رفع نیازهای فردی و اجتماعی و کمک به منافع شخصی و ملی، بر اساس نظام معیار اسلامی؛
- تلاش فردی و جمعی برای تحقّق غنا، کفاف، عمران، رشد و استقلال اقتصادی، حفظ و پیشرفت ثروت ملی، افزایش بهرهوری، تامین رفاه عمومی و بسط عدالت اقتصادی و شناسایی عوامل فقر، فساد و تبعیض و تلاش جهت مقابله با آنها در سطح ملی و جهانی در جهت تشکیل جامعه صالح و پیشرفت مداوم آن، بر اساس نظام معیار اسلامی.
این ساحت ناظر به رشد تواناییهای متربیان در تدبیر امر معاش و تلاش اقتصادی و حرفه ای است اموری نظیر:
- درک و فهم مسائل اقتصادی؛
- درک و مهارت حرفه ای؛
- التزام به اخلاق حرفه ای؛
- توان کارآفرینی؛
- پرهیز از بطالت و بیکاری؛
- رعایت بهره وری؛
- تلاش جهت حفظ و توسعه ثروت؛
- اهتمام به بسط عدالت اقتصادی؛
- مراعات قوانین کسب و کار و احکام معاملات و التزام به اخلاق و ارزشها در روابط اقتصادی.
مهمترین جهت گیری ساحَت تربیت اقتصادی و حرفه ای جهت گیری کل نگر و تلفیقی است که برخی مشخصههای آن عبارتاند از:
- توسعهی متوازن و متعادل ابعاد و ساحَتهای وجودی فرد در راستای تحقّق حیات طیّبه در ابعاد فردی و اجتماعی؛
- درونیسازی ارزشهای اصیل دینی و اخلاقی در زمینهی اقتصادی وحرفهای، مانند ارزش کار و تلاش، کسب حلال، انصاف و عدالت، تعاون، وفای به عهد، پرهیز از اسراف و تبذیر؛
- گرایش به ایجاد و توسعهی شایستگهای متربیان برای یادگیری مادام العمر؛
- توجه به شکل گیری و توسعهی الگوی مصرف مبتنی بر نظام معیار اسلامی؛
رفع موانع بین مراحل تربیت رسمی و عمومی و ساحتهای تربیت و بین نظام تربیت رسمی و عمومی و نیازهای جامعه از طریق:
- تلفیق مناسب تربیت اقتصادی و حرفهای با تربیت رسمی و عمومی در همهی مراحل تربیت رسمی و عمومی؛
- به حساب آوردن نیازهای فردی، تحول مشاغل و حرفهها در جامعه؛
- توجه به تجربه کاری -که بخشی از فرآیند یادگیری است-
- ایجاد شایستگی یادگیری مادام العمر،به گونه ای که به متربیان اجازه دهد برای شناخت و اصلاح مستمر موقعیت اقتصادی خود و جامعه بپردازد و شایستگیهای حرفه ای عام را به طور مداوم توسعه دهند.
- انعطاف پذیری -هم در ساختار نظام تربیت رسمی و عمومی از طریق هماهنگی ساختار نظام تربیت رسمی و عمومی با ساختار اقتصادی کشور و هم برنامه درسی از طریق هماهنگی آن با ایجاد شایستگیهای جدید در متربیان و به روزرسانی مستمر آن-؛
- تاکید بر تربیت مستمر و مداوم -تربیتی که متربیان شایستگیهای لازم را باخودآموزی مستمر و به روزرسانی توانمندیهای خود را به دست آورند-؛
- توجّه به کارآفرینی -برنامههای درسی باید تا حد امکان بتواند متربیان را کارآفرین و توانمند تربیت کند،به نحوی که راههای آشنایی و باسخگویی به نیازهای متنوع جامعه و بازار کار را فرا گیرند و بتوانند برای خود و دیگران کار تولید کنند-؛
- توجّه به تفاوتهای فردی و تنوع علایق و استعداد های متربیان در تولید برنامههای درسی و روشهای تدریس؛
- توجّه به شایستگیهای عام،پیش نیاز رشد حرفهای اقتصادی؛
- تاکید بر شایستگیهای اخلاقی در بهرهگیری از طبیعت در چهارچوب نظام معیار اسلامی؛
- کسب شایستگیهای مناسب در متربیان به منظور حل مسائل فردی و گروهی آن ها در ارتباط با خانواده، جامعه و محیطِ کار؛
- استفادهی مطلوب از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تربیت اقتصادی و حرفهای؛
برگرفته از مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش
به کوشش: قاسم محمودی
شکیبا باشید...