همگام با سند تحوّل بنیادین، قسمت چهارم

اصول ساحَت تربیت اقتصادی و حرفه‎ای دانش‎آموزان در مدرسه

 

 - تدبیر امر معاش و زندگی اقتصادی با درک موقعیت اقتصادی خود و جامعه و تلاش برای بهبود پیوسته‎ی آن از طریق مشارکت سازنده در فعالیت‎های اقتصادی متناسب بر اساس نظام معیار اسلامی؛
 - درک و فهم مسائل اقتصادی خود و جامعه -در زمینه‎ی تاریخی، فرهنگی و اجتماعی- و رعایت الگوهای ملّی تولید، توزیع و مصرف منابع، کالاها و خدمات، با توجّه به نظام معیار اسلامی؛
 - مراعات قوانین و احکام معاملات و التزام به ارزش‎های اخلاقی و رعایت حق، عدالت و انصاف در روابط اقتصادی با دیگران بر اساس نظام معیار اسلامی؛
 - کسب شایستگی‎های لازم جهت تکوین و تعالی مداوم هویّت حرفه‎ای وانتخاب آگاهانه‎ی شغلی متناسب با توانایی‎ها و علایق خود، فعالیّت در آن حرفه در جهت رفع نیازهای فردی و اجتماعی و کمک به منافع شخصی و ملی، بر اساس نظام معیار اسلامی؛
 - تلاش فردی و جمعی برای تحقّق غنا، کفاف، عمران، رشد و استقلال اقتصادی، حفظ و پیشرفت ثروت ملی، افزایش بهره‎وری، تامین رفاه عمومی و بسط عدالت اقتصادی و شناسایی عوامل فقر، فساد و تبعیض و تلاش جهت مقابله با آن‎ها در سطح ملی و جهانی در جهت تشکیل جامعه صالح و پیشرفت مداوم آن، بر اساس نظام معیار اسلامی.

این ساحت ناظر به رشد توانایی‎های متربیان در تدبیر امر معاش و تلاش اقتصادی و حرفه ای است اموری نظیر:

 - درک و فهم مسائل اقتصادی؛
 - درک و مهارت حرفه ای؛
 - التزام به اخلاق حرفه ای؛
 - توان کارآفرینی؛
 - پرهیز از بطالت و بیکاری؛
 - رعایت بهره وری؛
 - تلاش جهت حفظ و توسعه ثروت؛
 - اهتمام به بسط عدالت اقتصادی؛
 - مراعات قوانین کسب و کار و احکام معاملات و التزام به اخلاق و ارزش‎ها در روابط اقتصادی.

مهم‎ترین جهت گیری ساحَت تربیت اقتصادی و حرفه ای جهت گیری کل نگر و تلفیقی است که برخی مشخصه‎های آن عبارت‎اند از:
 - توسعه‎ی متوازن و متعادل ابعاد و ساحَت‎های وجودی فرد در راستای تحقّق حیات طیّبه در ابعاد فردی و اجتماعی؛
 - درونی‎سازی ارزش‎های اصیل دینی و اخلاقی در زمینه‎ی اقتصادی وحرفه‎ای، مانند ارزش کار و تلاش، کسب حلال، انصاف و عدالت، تعاون، وفای به عهد، پرهیز از اسراف و تبذیر؛
 - گرایش به ایجاد و توسعه‎ی شایستگ‎های متربیان برای یادگیری مادام العمر؛
 - توجه به شکل گیری و توسعه‎ی الگوی مصرف مبتنی بر نظام معیار اسلامی؛

رفع موانع بین مراحل تربیت رسمی و عمومی و ساحت‎های تربیت و بین نظام تربیت رسمی و عمومی و نیازهای جامعه از طریق:
 - تلفیق مناسب تربیت اقتصادی و حرفه‎ای با تربیت رسمی و عمومی در همه‎ی مراحل تربیت رسمی و عمومی؛
 - به حساب آوردن نیازهای فردی، تحول مشاغل و حرفه‎ها در جامعه؛
 - توجه به تجربه کاری -که بخشی از فرآیند یادگیری است-
 - ایجاد شایستگی یادگیری مادام العمر،به گونه ای که به متربیان اجازه دهد برای شناخت و اصلاح مستمر موقعیت اقتصادی خود و جامعه بپردازد و شایستگی‎های حرفه ای عام را به طور مداوم توسعه دهند.
- انعطاف پذیری -هم در ساختار نظام تربیت رسمی و عمومی از طریق هماهنگی ساختار نظام تربیت رسمی و عمومی با ساختار اقتصادی کشور و هم برنامه درسی از طریق هماهنگی آن با ایجاد شایستگی‎های جدید در متربیان و به روزرسانی مستمر آن-؛
 - تاکید بر تربیت مستمر و مداوم -تربیتی که متربیان شایستگی‎های لازم را باخودآموزی مستمر و به روزرسانی توانمندی‌های خود را به دست آورند-؛
 - توجّه به کارآفرینی -برنامه‎های درسی باید تا حد امکان بتواند متربیان را کارآفرین و توانمند تربیت کند،به نحوی که راه‎های آشنایی و باسخ‎گویی به نیازهای متنوع جامعه و بازار کار را فرا گیرند و بتوانند برای خود و دیگران کار تولید کنند-؛
 - توجّه به تفاوت‌های فردی و تنوع علایق و استعداد های متربیان در تولید برنامه‎های درسی و روش‎های تدریس؛
 - توجّه به شایستگی‎های عام،پیش نیاز رشد حرفه‎ای اقتصادی؛
 - تاکید بر شایستگی‎های اخلاقی در بهره‎گیری از طبیعت در چهارچوب نظام معیار اسلامی؛
 - کسب شایستگی‎های مناسب در متربیان به منظور حل مسائل فردی و گروهی آن ها در ارتباط با خانواده، جامعه و محیطِ کار؛
 - استفاده‎ی مطلوب از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تربیت اقتصادی و حرفه‎ای؛

 

برگرفته از مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش وپرورش

به کوشش: قاسم محمودی


شکیبا باشید...